صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
2 سال قبل
0

متن «روان خوانی: آن سوی پنجره» و نکات دستوری و آرایه های متن:

روان خوانی

آن سوی پنجره

 

  • کتاب: هفده داستان کوتاهِ کوتاه
  • مترجم: سارا طهرانیان

 

در بیمارستانی، دو مرد بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز، بعد از ظهر، یک ساعت روی تختش بنشیند. تخت او در کنار تنها پنجرۀ اتاق بود امّا بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقی اش ژ با هم حرف می زدند.

واژه

معنی واژه

بستری بودند

تحت مراقبت پزشکی بودند

 

هر روز بعدازظهر، بیماری که تختش کنار پنجره بود، می نشست و تمام چیزهایی را که بیرون از پنجره می دید، با شور و احساس و بیانی صمیمی برای هم اتاقی اش توصیف می کرد. بیمار دیگر در مدّت این یک ساعت، با شنیدن حال و هوای دنیای بیرون، جانی تازه می گرفت.

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

شور

هیجان

صمیمی

مهربان و دوستانه

توصیف می کرد

تعریف می کرد

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

جانی تازه می گرفت ß   کنایه از به دست آوردن روحیه و امیدوار شدن

 

این پنجره، رو به یک بوستان بود که دریاچۀ زیبایی داشت. مرغابی ها و قوها در دریاچه شنا می کردند و کودکان با قایق های تفریحی شان در آب سرگرم بودند. درختان کهن، به منظرۀ بیرون، زیبایی خاصّی بخشیده بودند و تصویری زیبا از شهر در افق دوردست دیده می شد. همان طور که مرد کنار پنجره این جزئیّات را توصیف می کرد، هم اتاقی اش چشمانش را می بست و در ذهن خود به تماشای زیبایی های آن مناظر دل انگیز می پرداخت.

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

بوستان

باغ و فضای سبز

قدیمی

کهن

خاص

ویژه

افق

کرانه آسمان

جزئیات

ریزه کاری

دل انگیز

پسندیده و زیبا

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

سرگم بودند ß   کنایه از مشغولِ کاری بودن

 

روزها و هفته ها این چنین سپری شد؛ امّا صبح یک روز، هنگامی که پرستار برای مراقبت وارد اتاق آنها شد، ناگهان منظره ای شگفت را دید. حادثه برایش سنگین بود و پذیرش آن دشوار. آری، مرد کنار پنجره آن چنان به فضای بیرون دل باخته بود که مرغ روحش به هوای آن سوی پنجره پرکشیده و رفته بود!

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

سپری شد

گذشت

مرغ

پرنده

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

حادثه برایش سنگین بود ß   کنایه از غیر قابل باور بودن

دل باخته بود ß   کنایه از عاشق شدن

مرغ روحش ß   اضافه تشبیهی

  • روح ß   مشبه
  • مرغ ß   مشبه به

مرغ روحش پر کشیده بود ß   کنایه از مردن

آری ß   قید تأیید

 

مرد دیگر از پرستار خواهش کرد که تختش را به کنار پنجره منتقل کند. پرستار این کار را با رضایت انجام داد و پس از اطمینان از راحتی مرد، اتاق را ترک کرد. آن مرد، به آرامی و با درد بسیار، خود را به سمت پنجره کشاند تا اوّلین نگاهش را به دنیای زیبای بیرون از پنجره بیندازد. بالأخره زمانی فرا رسید که او می توانست این دنیا را با چشمان خود ببیند.

در عین ناباوری، او با یک دیوار مواجه شد!

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

رضایت

خوشنودی

اطمینان

خاطر جمعی

بالأخره

سرانجام

در عین ناباوری

در کمال بی اعتمادی

مواجه شد

رو به رو شد

 

مرد، پرستار را صدا زد و با حیرت پرسید چه چیزی هم اتاقی اش را وادار می کرده است که چنین مناظر دل انگیزی را هر روز برای او توصیف کند؟

پرستار پاسخ داد: «شاید او می خواست با این کارش به تو قوّت قلب بدهد و امید به زندگی را در دلت زنده نگه دارد. آن مرد اصلاً نابینا بود و حتّی نمی توانست دیوار را ببیند.»

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

حیرت

شگفتی و تعجب

وادار می کرده است

مجبور می کرده است

نکات دستوری و آرایه های ادبی:

قوّت قلب بدهد ß   کنایه از دلگرمی و امیدواری

امید را در دل زنده کردن ß   کنایه از امیدواری دوباره به زندگی

 

هفده داستان کوتاهِ کوتاه:

این کتاب شامل هفده داستان بسیار کوتاه با بار عاطفی و احساسی است. سادگی و ایجاز نویسندگان ناشناس این مجموعه، در ترکیب با مضامینی که دغدغه های ازلی - ابدی بشر را در بر می گیرند، سبب شده است که این اثر محدود به گروه سنی خاصی نباشد.


سایر مباحث این فصل